معنی پدر بمب اتمی

حل جدول

فرهنگ عمید

بمب

مادۀ منفجره‌ای که با دست، هواپیما یا وسایل دیگر به سمت مواضع دشمن پرتاب می‌شود یا در جایی کار گذاشته می‌شود،
* بمب اتمی: (نظامی) بمبی که نیروی آن ناشی از انرژی اتمی است،
* بمب هیدروژنی: (نظامی) بمبی که نیروی تخریبی آن به‌مراتب قوی‌تر و شدیدتر از بمب اتمی است،


اتمی

(فیزیک) مربوط به اتم: انرژی اتمی،
ویژگی نوعی سنگ مصنوعی گران‌قیمت که در جواهرسازی به کار می‌رود: نگین اتمی،

لغت نامه دهخدا

بمب

بمب.[ب ُ] (فرانسوی، اِ) محفظه ای مخروطی یا استوانه ای شکل که درون آن مواد منفجره ریزند و به چاشنی مجهز کنند و گاه بوسیله ٔ هواپیما به زمین پرتاب می کنند تا بر اثر اصابت به زمین منفجر شود. و گاه بوسیله ٔ الکتریسیته یا فتیله ٔ آلوده به ماده ٔ قابل اشتعال و وسایل دیگر در روی زمین منفجر سازند و آن را انواع باشد.
- بمب اتمی، بمبی که نیروی انفجاریش مربوط به نیروی ذخیره ای مرکزی اتم است. نیروی تخریب این بمب از بمبهای معمولی بسیار بیشتراست و یکی از آنها کافی است شهری را ویران و ساکنانش را نابود سازد. (فرهنگ فارسی معین).
- بمب ئیدروژنی، نوعی بمب اتمی. بمبی که نیروی انفجاریش مربوط به نیروی ذخیره ای مرکزی اتم ئیدروژن است. نیروی انفجار و تخریب این بمب از بمب اتمی بیشتر است. (فرهنگ فارسی معین).
- بمب دستی، نارنجک دستی. از نوع بمب های ضربتی است که چون آن را با دست پرتاب کنند بمجرد برخورد به هدف منفجر میشود.
- بمب ساعتی، بمبی است که چاشنی آن را طوری تنظیم کنند که در زمان معینی احتراق و انفجارحاصل شود.


بمب افکن

بمب افکن. [ب ُ اَ ک َ] (نف مرکب) بمب افکننده. آنکه یا آنچه بمب می افکند. || (اِ مرکب) نوعی هواپیمای جنگی خاص حمل و پرتاب بمب.


بمب گیر

بمب گیر. [ب ُ] (نف مرکب) بمب گیرنده. آنچه یا آنکه بمب را می گیرد. || (اِ مرکب) قطعه ٔ فلزی که بزیر بال هواپیمای جنگی متصل شود و بمب یا راکت را بوسیله ٔ چنگکها بدان متصل کنند. (فرهنگ فارسی معین).

واژه پیشنهادی

پدر بمب اتم

جی. رابرت اوپنهایمر


پدر بمب اتم شوروی

ایگور کور چاتو

ایگور کور چاتو

فرهنگ فارسی هوشیار

اتمی

(صفت) منسوب به اتم مربوط به اتم یا بمب اتمی. بمبی که با نیروی اتم منفجر میشود. یا دانشمند اتمی. دانشمندی که درباره اتم و نیروی آن تحقیق و تجربه میکند. یا نیروی اتمی. نیرویی که از اتم حاصل میگردد.

فرهنگ معین

بمب

(بُ) [فر.] (اِ.) محفظه ای پر شده از مواد منفجره که پس از پرتاب و برخورد با هدف منفجر می شود.، ~ آتش زا بمبی پر شده با مخلوطی از بنزین ژلاتینی شده و مجهز به یک چاشنی.، ~ خوشه ای بمبی شامل تعداد زیادی بمب های کوچک که هنگام فرود در منطقه وسیعی پراک

معادل ابجد

پدر بمب اتمی

701

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری